برداشتن روسری، به خصوص در میان نوجوانان یک مسئله تکعاملی نیست، بلکه حاصل تلاقی عوامل متعددی مانند عوامل اجتماعی و فرهنگی و تغییر نسلها و ارزشهاست.
به گزارش ندای غرب، حجاب یکی از پیچیدهترین و چندوجهیترین مسائل اجتماعی ماست که ابعاد مختلفی دارد. ابعادی چون بعدشرعی و دینی که برای بسیاری از افراد،حجاب یک فرمان الهی و بخشی جداییناپذیر از اعتقادات دینی است که در قرآن و روایات اسلامی بر آن تأکید شده است. در این دیدگاه، رعایت حجاب نه فقط یک تکلیف شرعی، بلکه نشانهای از ایمان و تقوا و دور بودن از خطرات است.
در بعد قانونی و حکومتی در ایران، حجاب علاوه بر بعد شرعی، یک قانون الزامی و دولتی است. این یعنی رعایت آن برای همه زنان، صرفنظر از اعتقادات شخصی، در فضای عمومی الزامیست. این بعد است که بحثهای حقوقی، اجتماعی و سیاسی زیادی را برانگیخته است.
از سوی دیگر نیز بعد فرهنگی واجتماعی روی دیگر سکه است وحجاب درطول تاریخ ایران، با فراز و نشیبهای فراوان، بخشی از پوشش سنتی و فرهنگی زنان ایرانی (البته نه همیشه به شکل وشمایل فعلی) بوده است.
پس از انقلاب، حجاب به نمادی از هویت انقلاب اسلامی و جدایی از فرهنگ غربی تبدیل شد و نهایت بُعد فردی و آزادی های شخصی است که برای بخش دیگری ازجامعه، بویژه جمعیتی ازجوانان، پوشش یک انتخاب شخصی و حق فردیست که باید مورد احترام قرار گیرد. آنهامعتقدند هیچ کس حق ندارد به دیگری بگوید چه بپوشد و چه نپوشد.این دیدگاه اغلب با مفهوم “آزادی انتخاب”گره خورده است.
در ادامه می خواهیم به این موضوع بپردازیم که برداشتن روسری(بویژه دربین نوجوانان) برچه اساسی است؟
این پدیده یعنی برداشتن روسری، به خصوص درمیان نوجوانان یک مسئله تکعاملی نیست، بلکه حاصل تلاقی عوامل متعددی مانند عامل اجتماعی و فرهنگی که شامل تغییرنسلها وارزشهاست. هرنسل، ارزشها و هنجارهای خاص خود را دارد. نسل نوجوان امروز، در دنیایی کاملاً متفاوت از نسلهای قبل بزرگ شده است؛ دنیایی که با اینترنت، نفوذ شبکههای اجتماعی و دسترسی آسان به فرهنگهای مختلف شکل گرفته است. این دسترسی، الگوهای پوششی و سبک زندگی متفاوتی را پیش روی آنها قرار می دهد.
و اما عامل تأثیرپذیری ازفرهنگ جهانی، شبکههای اجتماعی و رسانههای جهانی، تصویر متفاوتی از زنان و آزادی پوشش القاء می کنند. نوجوانان که به طورطبیعی در سن هویت یابی والگوبرداری هستند، از این تصاویر تأثیر می پذیرند و ممکن است احساس کنند پوشش بدون روسری، نمادی از مدرنیته و همگامی باجهان است.
عامل دیگر احساس فشار و مقابله است، وقتی حجاب الزامی به صورت اجباری گفته می شود که با فشار تحمیل شده برای برخی افراد(بویژه نوجوانان که روحیه استقلالطلبی و مقابله باقوانین دارند)، می تواند تبدیل به نمادی از”قدرت”و”کنترل” شود. برداشتن آن، دراین صورت، نوعی مقابله با این فشار و بیان اعتراض به آن تلقی می شود.
یک عمل دیگر می تواند تاثیر همسالان و گروههای دوستی باشد. تأثیرگروه همسالان بر نوجوانان بسیار زیاد است. اگر در یک گروه دوستی، برداشتن روسری بعنوان یک هنجار یانشانهای از “شجاعت”یا”بهروز بودن”تلقی شود، بقیه اعضای گروه نیز ممکن است از آن پیروی کنند.
عوامل سیاسی وحکومتی نیز تأثیر بسزایی دارند مانند مقاومت دربرابر اجبار؛ هنگامی که به جوان و نوجوان گفته می شود حجاب اجباریست به جای الزامی، به خودی خود می تواند عاملی برای مقاومت و سرپیچی باشد. وقتی چیزی اجباری می شود، بخشی ازجامعه بدنبال”نه”گفتن به آن است، حتی اگر با اصل موضوع مخالف نباشند.
شاید دلیل دیگر را بتوان اعتراض نمادین دانست. در بسیاری از موارد، برداشتن روسری دیگر صرفاً انتخاب پوششی نیست، بلکه تبدیل به نمادی از اعتراض به سیاستهای کلان، نحوه حکمرانی ومطالبات مدنی شده است.این یک”بیانیه سیاسی”از طریق بدن و پوشش است.
گاهی برخوردهای غیراصولی خود موجب چالش می شود. نحوه برخورد با مسئله حجاب و مواجهه قهری با زنان، به جای اقناعسازی، می تواند نتیجه معکوس داشته باشد و به افزایش نارضایتی ومقاومت در برابر حجاب الزامی منجر شود.
درپایان باید گفت عوامل اقتصادی و معیشتی بطور غیرمستقیم نیز عاملی برای عدم رعایت حجاب پوشش و حجاب میتواند به طورغیرمستقیم در شکلگیری نارضایتیهای اجتماعی نقش داشته باشند. وقتی جامعهای با مشکلات اقتصادی و معیشتی دست وپنجه نرم می کند، این نارضایتی ها می توانند در قالب اعتراضات اجتماعی (ازجمله مسئله حجاب) خود را نشان دهد. یعنی حجاب بعنوان”نماینده” و”پرچم”مجموعهای ازنارضایتیهای عمیقتر مطرح می شود.
نتیجه می گیریم برداشتن روسری در میان نوجوانان را نمی توان به یک عامل واحد تقلیل داد. این پدیدهای است که تأثیرپذیری فرهنگی از جهان ظاهری، روحیه استقلالطلبی و مقابله بارویکرد القاء اجبار در سن نوجوانی، اعتراض نمادین به سیاستها و ساختارهای حکومتی و تأثیر گروه همسالان همگی در آن نقش دارند.
این موضوع بیشتر از آنکه یک انتخاب صرفاً پوششی باشد، به یک کنش اجتماعی و گاهی سیاسی تبدیل شده که لایههای عمیقی از نارضایتی و مطالبات را در خود نهفته دارد.
نویسنده: محسن بازرگان
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.