رسانهها نبض تپنده ارتباطات نوین و مولد سرمایه و نشاط اجتماعی در هزاره سوم هستند.
به گزارش ندای غرب، در هزارهای که گذر زمان نه به سال، که به لحظه سنجیده میشود و جهان در گرداب دگرگونیهای بیسابقه دستوپنجه نرم میکند، رسانهها از جایگاه صرفاً ابزاری برای انتشار خبر، به قلب تپنده حیات اجتماعی بدل شدهاند. آنها دیگر فقط یک واسطه نیستند؛ بلکه نیروی محرکهای قدرتمند برای توسعه، بستر بیبدیلی برای تعاملات انسانی و کاتالیزوری بیهمتا در شکلدهی به سرمایه اجتماعی و ارتقای نشاط جامعه به شمار میروند. رسانههای نوین – از شبکههای اجتماعی گرفته تا پلتفرمهای فراگیر تولید محتوای دیجیتال – با درنوردیدن مرزهای جغرافیایی و زمانی، امکانات ارتباطی دوسویه و پویا را پدید آوردهاند که پیش از این در مخیله بشر نمیگنجید. این نوشتار بر آن است تا با نگاهی تحلیلی و چندوجهی، به کالبدشکافی نقش حیاتی رسانهها در تقویت سرمایه و نشاط اجتماعی بپردازد، فرصتها و چالشهای نهفته در این پدیده دگرگونساز را واکاوی کند و راهکارهایی برای بهرهبرداری بهینه از این ظرفیت عظیم ارائه دهد.
رسانههای نوین: دگرگونی پارادایم ارتباطی و گشایش افقهای تازه
انقلاب دیجیتال، نه تنها ابزارهای ارتباطی، بلکه ماهیت ارتباط و تعاملات انسانی را از بنیان دگرگون ساخته است. رسانههای سنتی، گرچه همچنان جایگاه و مخاطبان خاص خود را دارند، اما رسانههای نوین چون اینترنت پرسرعت، تلفنهای هوشمند هوشمند، شبکههای اجتماعی (اینستاگرام، ایکس (توییتر سابق)، تلگرام، لینکدین، واتساپ و…)، پادکستها، پلتفرمهای ویدئویی (یوتیوب، آپارات، تیکتاک) و متاورس، فضایی فراتر از تصورات گذشته را خلق کردهاند. این ابزارها، با سازوکاری منحصر به فرد، کارکردهای ارتباطی متعددی را به جامعه عرضه داشتهاند:
* تسریع و تسهیل بیمانند ارتباطات و انتشار اطلاعات: اطلاعات در کسری از ثانیه در سراسر جهان منتشر میشود و دیگر نیازی به بروکراسیهای گذشته برای دسترسی به اخبار نیست. این سرعت، امکان واکنشپذیری سریع در بحرانها و همبستگی جهانی را فراهم میآورد.
* دموکراتیزه شدن تولید و مصرف محتوا: از مصرفکننده صرف تا تولیدکننده فعال (Prosumer): در گذشته، تولید محتوا در انحصار نهادهای خاص بود؛ امروز، هر فرد با یک گوشی هوشمند و دسترسی به اینترنت میتواند به یک رسانه تبدیل شود. این پدیده نه تنها تنوع محتوا را افزایش داده، بلکه به افراد قدرت صدای بیسابقهای بخشیده است. از بلاگرهای سفر گرفته تا مدرسان آنلاین، همه و همه در این اکوسیستم مشارکت دارند.
* تکوین فضاهای گفتگو و تبادل نظر آزاد و غیرمتمرکز: پلتفرمهای آنلاین، فارغ از محدودیتهای زمانی و مکانی، بستری برای بحثهای داغ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و علمی ایجاد کردهاند. این فضاها، از اتاقهای گفتگوی تخصصی گرفته تا کامنتهای زیر یک پست، به محلی برای تضارب آرا و شکلگیری افکار عمومی تبدیل شدهاند.
* دسترسی بیواسطه و فراگیر به دانش و اطلاعات: اقیانوسی از دانش، از مقالات علمی و پایاننامههای دانشگاهی گرفته تا ویدئوهای آموزشی و دورههای آنلاین، تنها با چند کلیک در دسترس همگان قرار دارد. این دسترسی، شکاف اطلاعاتی را کاهش داده و بستر خودآموزی و توانمندسازی فردی را مهیا میکند.
رسانهها و تقویت ستونهای سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی، که به معنای مجموعهای از شبکههای روابط، هنجارها و اعتماد متقابلی است که انسجام، همکاری و توسعه جامعه را ممکن میسازد، بیش از هر زمان دیگری تحت تأثیر رسانهها قرار گرفته است. رسانههای نوین با سازوکارهای پیچیدهای، این سرمایه گرانبها را تقویت میکنند:
* تقویت اعتماد و همبستگی از طریق همدلی و روایتپردازی مشترک: رسانهها با تسهیل ارتباطات و ایجاد فضاهای مشترک برای به اشتراکگذاری تجربیات، به افزایش درک متقابل و همدلی کمک میکنند. داستانهای موفقیتآمیز، چالشهای مشترک و مبارزات جمعی که در رسانهها بازتاب مییابند، حس تعلق و همبستگی را در میان افراد و گروهها تقویت میکنند. وقتی افراد میبینند که دیگران نیز با مشکلات مشابه دستوپنجه نرم میکنند یا به اهداف مشترکی دست یافتهاند، پیوند اجتماعی عمیقتر میشود.
تسهیل مشارکت مدنی و بسیج عمومی:از خیابان تا فضای مجازی: رسانههای اجتماعی به ابزاری قدرتمند برای سازماندهی کمپینهای اجتماعی، اطلاعرسانی درمورد مسائل حیاتی و بسیج عمومی برای مشارکت در فعالیتهای مدنی تبدیل شدهاند.از اعتراضات مردمی گرفته تاجمعآوری کمک برای نیازمندان، رسانهها نقش کاتالیزور را ایفامیکنند.این مشارکت،حس مسئولیت پذیری و عاملیت افراد را در سرنوشت جامعه تقویت میکند و به دموکراسی مشارکتی جان میبخشد.
گسترش شبکههای اجتماعی و افقهای ارتباطی فراتر از محدودیتها: افراد میتوانند با استفاده از رسانههای نوین، دایره ارتباطات خود را فراتر از مرزهای جغرافیایی و اجتماعی گسترش دهند. تشکیل گروههای تخصصی، جوامع مجازی با علایق مشترک و ارتباط با متخصصان در سراسر جهان، به تبادل ایدهها، نوآوریها و همکاریهای بینالمللی منجر میشود و به “تولید سرمایه اجتماعی” در مقیاس جهانی کمک میکند.
* افزایش آگاهی عمومی و بستر تصمیمگیری آگاهانه: رسانهها با پوشش گسترده اخبار و رویدادها، به افزایش آگاهی عمومی در مورد مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کمک میکنند. این آگاهی (که گاه با نظریه “برجستهسازی” توضیح داده میشود)، بستر لازم برای تصمیمگیریهای بهتر در سطح فردی و جمعی و مشارکت مؤثرتر در فرآیندهای جامعه را فراهم میآورد.
رسانهها و افزایش نشاط اجتماعی: تزریق امید و سرزندگی به کالبد جامعه
نشاط اجتماعی که دربرگیرنده احساس رضایت، شادی، امیدواری و تعلق در میان شهروندان است، از طریق رویکردهای گوناگون رسانهای میتواند تقویت شود:
* انتشار اخبار مثبت و محتوای امیدبخش: مقابله با امواج یأس: در جهانی پر از اخبار منفی، تمرکز رسانهها بر انتشار داستانهای موفقیت، رویدادهای فرهنگی و هنری الهامبخش، اقدامات خیرخواهانه و محتوای سرگرمکننده، میتواند روحیه جامعه را تقویت کرده و حس امیدواری را افزایش دهد. این رویکرد، از طریق “تولید محتوای مثبت”، به مقابله با افسردگی جمعی و تقویت تابآوری اجتماعی کمک میکند.
* خلق فضاهای خلاقانه، سرگرمی و تخلیه هیجانات مثبت: پلتفرمهای ویدئویی، بازیهای آنلاین، پادکستهای کمدی و محتواهای تعاملی، فضاهایی برای تفریح، سرگرمی و رهایی از فشارهای روزمره فراهم میکنند. این فضاها، با ایجاد فرصتهایی برای خنده، آرامش و لذت، به طور مستقیم به افزایش نشاط فردی و جمعی کمک میکنند.
* تقویت حس تعلق و هویت از طریق روایتهای اصیل: رسانهها میتوانند با برجسته کردن جنبههای مثبت فرهنگی، تاریخی، هنری و اجتماعی یک ملت یا منطقه، به تقویت حس تعلق و هویت ملی و محلی کمک کنند. نمایش افتخارات، رسوم و سنتها، و معرفی چهرههای موفق، باعث غرور و خودباوری جمعی شده و از طریق تقویت هویت جمعی، نشاط را افزایش میدهد.
* ترویج سبک زندگی سالم و ارتقای کیفیت زیست: ارائه اطلاعات و آموزشهای کاربردی در زمینه سلامت جسمی و روانی، تغذیه صحیح، ورزش، مهارتهای زندگی و فعالیتهای اجتماعی، به ارتقای کیفیت زندگی افراد کمک میکند. این آگاهیبخشی، به افراد امکان میدهد تا انتخابهای سالمتری داشته باشند که در نهایت منجر به افزایش رضایت و نشاط اجتماعی میشود.
چالشها و جنبههای پنهان: روی دیگر سکه رسانهها
در کنار تمام فرصتهای طلایی، رسانههای نوین همچون شمشیری دولبه، چالشها و مخاطراتی جدی را نیز به همراه دارند که نادیده گرفتن آنها، میتواند سرمایه و نشاط اجتماعی را به شدت تهدید کند:
* همه گیر شدن “اخبار جعلی” (Fake News) و تضعیف اعتماد عمومی: سرعت سرسامآور انتشار اطلاعات در رسانههای نوین، زمینه را برای گسترش اخبار کذب و اطلاعات گمراهکننده فراهم آورده است. این پدیده، نه تنها باعث بیاعتمادی به رسانهها و منابع خبری میشود، بلکه میتواند منجر به قطبش اجتماعی، تفرقه و از بین رفتن همبستگی گردد که از اجزای اصلی سرمایه اجتماعی است.
* “اتاقهای پژواک” (Echo Chambers) و “حبابهای فیلتر” (Filter Bubbles): الگوریتمهای شبکههای اجتماعی، کاربران را در معرض محتواهایی قرار میدهند که با دیدگاههای پیشین آنها همسوست. این امر منجر به شکلگیری “اتاقهای پژواک” میشود که در آن افراد تنها صدای خود و همفکرانشان را میشنوند و از تنوع آرا و دیدگاههای متفاوت محروم میمانند. نتیجه این پدیده، تشدید تعصبات، دوقطبیسازی و تضعیف توانایی گفتگو و تفاهم بین گروههای مختلف اجتماعی است.
* مقایسههای اجتماعی منفی و “کاهش نشاط فردی و جمعی”: نمایش مداوم زندگیهای به ظاهر ایدهآل و موفقیتهای اغراقآمیز در شبکههای اجتماعی، میتواند منجر به مقایسههای اجتماعی منفی، احساس ناکافی بودن، حسادت، اضطراب و در نهایت کاهش نشاط و رضایت از زندگی در میان کاربران شود. پدیده “فومو” (FOMO: Fear Of Missing Out) یا ترس از دست دادن نیز از همین دست پیامدهاست.
* اعتیاد به فضای مجازی و پیامدهای روانشناختی: استفاده افراطی و اعتیادآور از رسانههای نوین، میتواند منجر به انزوای اجتماعی، اختلالات خواب، کاهش تمرکز، مشکلات سلامت روان و در نهایت کاهش کیفیت زندگی و نشاط اجتماعی گردد.
* نقض حریم خصوصی و چالشهای اخلاقی: جمعآوری گسترده دادههای شخصی، ردیابی فعالیتهای کاربران و پتانسیل سوءاستفاده از اطلاعات، از جمله چالشهای اخلاقی و امنیتی جدی رسانههای نوین است که میتواند به بیاعتمادی گسترده و نگرانیهای عمیق منجر شود.
* “قلمرو ترولها” (Troll Factories) و قلدری سایبری (Cyberbullying): فضای نسبتاً ناشناس اینترنت، محفلی برای رفتارهای پرخاشگرانه، توهینآمیز و تخریبگرانه (ترولینگ) شده است. قلدری سایبری، آزار و اذیت آنلاین و انتشار محتوای نفرتپراکن، میتواند به آسیبهای جدی روحی و روانی برای قربانیان منجر شود و نشاط و امنیت روانی جامعه را مختل کند.
سواد رسانهای: سپر دفاعی در برابر چالشها و کلید بهرهبرداری بهینه
در عصر رسانههای نوین، “سواد رسانهای” دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقا و شکوفایی اجتماعی است. سواد رسانهای به معنای توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی، تولید و اقدام بر اساس اطلاعات و محتوای رسانهای است. این مهارتها، کلید بهرهبرداری هوشمندانه از فرصتها و مصون ماندن از تهدیدات رسانههاست:
* تشخیص اخبار جعلی و اطلاعات گمراهکننده: سواد رسانهای به افراد کمک میکند تا منابع اطلاعاتی را ارزیابی کنند، تعصبات را تشخیص دهند و با تفکر انتقادی به محتوا نگاه کنند. این امر، اعتماد را بازسازی کرده و از تفرقه جلوگیری میکند.
* مصرف هوشمندانه و مدیریت زمان: آموزش مدیریت زمان استفاده از رسانهها، انتخاب محتوای با کیفیت و آگاهی از تاثیرات روانی آن، به کاربران کمک میکند تا از افتادن در دام اعتیاد به فضای مجازی و مقایسههای منفی جلوگیری کنند و نشاط خود را حفظ نمایند.
* تقویت تفکر انتقادی و چندصدایی: سواد رسانهای، افراد را قادر میسازد تا از “اتاقهای پژواک” خارج شده و به دیدگاههای متفاوت احترام بگذارند. این توانایی، بستر گفتگو و تفاهم را فراهم آورده و به تقویت سرمایه اجتماعی کمک میکند.
* تولید محتوای مسئولانه و اخلاقمدار: افرادی که سواد رسانهای دارند، نه تنها مصرفکنندگان هوشمندی هستند، بلکه در صورت تولید محتوا نیز با در نظر گرفتن اصول اخلاقی و مسئولیت اجتماعی عمل میکنند و به فضای سالمتر مجازی کمک میکنند.
نتیجهگیری:
رسانهها در عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگری، نبض تپنده ارتباطات و شریان حیاتی جامعهاند. آنها با توانایی بینظیر خود در دگرگونی پارادایمهای ارتباطی، بسترسازی برای مشارکت مدنی و گسترش افقهای معرفتی، نقش غیرقابل انکاری در تولید و تقویت سرمایه و نشاط اجتماعی ایفا میکنند. با این حال، باید اذعان داشت که این پدیده قدرتمند، همچون هر تکنولوژی دیگری، از چالشها و خطراتی نیز تهی نیست. از اخبار جعلی و اتاقهای پژواک گرفته تا اعتیاد به فضای مجازی و قلدری سایبری، همگی میتوانند تهدیدی جدی برای تاروپود اجتماعی و سلامت روان جمعی باشند.
کلید بهرهبرداری هوشمندانه از فرصتهای بیشمار رسانهها و مصون ماندن از تهدیدات آن، در “سواد رسانهای” نهفته است. ارتقای سواد رسانهای در تمام سطوح جامعه، از کودکان تا بزرگسالان، به ما کمک میکند تا شهروندانی آگاه، منتقد و مسئولیتپذیر تربیت کنیم که قادرند از رسانهها به عنوان ابزاری قدرتمند برای ساختن جامعهای منسجمتر، فعالتر و شادابتر بهره گیرند. در نهایت، رسانهها آینهای تمامنما از جامعهاند و آینده آنها نه تنها به توسعه تکنولوژی، بلکه به میزان آگاهی، مسئولیتپذیری و اخلاقمداری ما در تعامل با این ابزارهای شگفتانگیز بستگی دارد. این ما هستیم که انتخاب میکنیم رسانهها پلی برای وصل شدن باشند یا دیواری برای جدایی، و این انتخاب سرنوشت سرمایه و نشاط اجتماعی ما را رقم خواهد زد.
مقاله از محسن بازرگان
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.