گسترش روزافزون رسانههای فرامرزی و شبکههای اجتماعی دیگر یک پدیده نیست؛ یک جنگ تمام عیار از روایتهاست، که هر روز روی ذهن جوانهای ما فرود میآید.
به گزارش ندای غرب، گسترش روزافزون رسانههای فرامرزی و شبکههای اجتماعی دیگر یک پدیده نیست؛ یک جنگ تمام عیار از روایتهاست، که هر روز روی ذهن جوانهای ما فرود میآید.
مشکل این رسانهها صرفا بیگانه بودنشان نیست؛ مشکل این است که در غیاب حضور مؤثر رسانهای داخلی و اثرگذار، روایتهای آنها درباره ایران، جامعه، آینده و حتی هویت شخصی جوانان، تنها روایت در دسترس شده است…
وقتی نوجوان ۱۵ساله همدانی، تحلیل سیاسی و الگوی سبک زندگیاش را نه از مدرسه و خانواده، بلکه از یک کانال ناشناس آن سوی مرزها میگیرد، باید پذیرفت که ما صحنه را خالی کردهایم و این خلا بزرگی موجب قدرت پیدا کردن رسانههای بیگانه شده است نه محتوای آنها.
حقیقت تلخ این است که بخشی از نسل جدید نه با دشمنی، بلکه با بیتفاوتی از ارزشها و ریشهها فاصله گرفته است و این فاصله نتیجه سالها بیتوجهی به سواد رسانهای، گفتوگوی واقعی با جوانان و تولید محتوای قابل رقابت است.
اگر قرار است تغییری رخ بدهد، باید واقعبین بود: نصیحت جای استدلال را نمیگیرد و پستهای خشک اداری برابر سیل پویشهای رسانهای دوام نمیآورد، چرا که جوان امروز دنبال “پاسخ” است، نه تکرار “کلیشهها”
البته که راهکار، محدود کردن فضا نیست بلکه بازگشت به میدان رقابت روایتهاست. جوان باید یاد بگیرد چگونه تحلیل کند، چگونه تشخیص دهد و چگونه در برابر موج خبرهای جذاب اما دستکاری شده، ذهنش را حفظ کند؛ این یعنی آموزش، گفتگو و محتوای حرفهای نه صرفا بیانیهخوانی.
آینده از آنِ نسلی است که امروز درست فهمیده شود، درست شنیده شود و درست همراهی شود. اگر امروز این همراهی شکل نگیرد، فردا هر رسانهای (چه بیگانه چه داخلی) دیگر توان بازگرداندن اعتماد و هویت ازدسترفته را نخواهد داشت.
نویسنده: مسعود رحیمی
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.