ما درشبکه های اجتماعی
تلگرام: @nedayegharb اینستاگرام: @nedayegharb ایتا: @nedayegharb روبیکا: @nedayegharb

شرایط بحرانی  اقتصاد کشور/  شهروندانِ  گرفتار در باتلاقی هولناک 

شرایط بحرانی  اقتصاد کشور/  شهروندانِ  گرفتار در باتلاقی هولناک 

فراوان می بینیم و می شنویم که بسیاری از شهروندان برای  گذران زندگی معمولی خود نیز کاملا ناتوان شده اند و هر روز در ورطۀ فقر و فلاکت می افتند.

 

به گزارش ندای غرب، بنابر دیدگاه بیش تر اقتصاددانان اوضاع اقتصادی نابسامان کشور که شامل رکود اقتصادی طولانی مدت، تورم بالا و طولانی مدت، کاهش ارزش پول ملّی، افزایش بیکاری، فقر گسترده  و در نهایت گسترش شاخص فلاکت در جامعه می شود عرصه را بر همگان تنگ کرده است.

در این میان البته بیش از همه شهروندان طبقات پایین و متوسط آسیب های گوناگون می بینند و دچار  درد و رنج های فراوان می شوند.  بحران  در وضع اقتصادی کشور سبب  تغییرات روزانۀ قمیت کالاها و در نتیجه افزایش تورم و گرانی شده به گونه ای که بیشتر شهروندان چنان عاصی شده اند که تو گویی هر روز بیش از پیش در باتلاق این شرایط دردناک  فرو می روند و کاری هم از دست شان بر نمی آید.

دیگر با چه زبانی باید گفت که این شرایط بحرانی اقتصاد کشور به هیچ وجه قابل تحمل نبوده و بیشتر شهروندان را هر روز در باتلاق دشوار زندگی گرفتارتر می کند. تورم و گرانی وضعی را به وجود آورده که حالا دیگر فلاکت را به برای گروه های زیادی از مردم به وجود آورده است.  سفره های کوچک تر، جیب های خالی تر، تحقیر شدنِ هر چه بیش تر، اندوهناک شدن هر چه بیشتر، غلبۀ ناامیدی و ترس، تیره و تار شدن افق ها، ضعیف تر شدنِ  جسم و روان، رواج بی اخلاقی ها، افزایش رقابت های غیر انسانی، افزایش آسیب های اجتماعی، فروپاشی خانواده ها، افزایش خشونت و نزاع، افزایش بیماری های جسمی و روانی و ده ها پیامد ناگوار و دردناک دیگر همگی ناشی از همین شرایط بحرانی اقتصادی اَند.

فراوان می بینیم و می شنویم که بسیاری از شهروندان برای  گذران زندگی معمولی خود نیز کاملا  ناتوان شده اند و هر روز در ورطۀ فقر و فلاکت می افتند. بیمارانی  که دچار بیماری های مزمنی شده اند و امکان درمان بیماری شان را ندارند، کارگرانی  که با دستمزدهای ناچیز حتی نمی توانند  غذایی ساده  بر سر سفرۀ خانوادۀ خود  بگذارند، مستأجرانی که برای پرداخت اجاره بها دچار حقارت می شوند، بیکارانی که تن به هر کاری می دهند تا بلکه لقمه نانی بیابند، زنان سرپرست خانواری که به انواع پیچ و تاب ها دچار می شوند، بازنشستگانی که با حقوق ناچیز بازنشستگی پیش پا افتاده ترین هزینه های زندگی شان را نیز نمی توانند پرداخت کنند. بیان  وضع اسف بار  فقرای جامعه در مناطق محروم و توسعه نیافته که خود  حکایت دردناکی است که در صد دفتر هم  نمی گنجد!!!

سخن درست بگویم بیشتر کارگران، کشاورزان، معلمان، کارمندان، استادان، پرستاران، بخشی از پزشکان، بخشی از دارندگان مشاغل آزاد و به اصطلاح  خرده پا به هیچ وجه ادامۀ چنین شرایط بحرانی برای شان امکان پذیر نیست و اگر اندک ذخیره و پس اندازی هم داشته اند همه را مصرف کرده اند و اکنون  آنان مانده اند با انبوهی از مشکلات و درد و رنج ها!!! نیازی به آمار و ارقام و پژوهش علمی هم اگر نباشد گشت و گذاری در سطح شهر به خوبی هر چه تمام تر همه چیز را آشکار می سازد. خانواده هایی که  هر روز یکی از اقلام خوراکی و مصرفی از سبد هزینۀ خانوارشان حذف می شود از پروتئین هایی چون گوشت و مرغ و ماهی گرفته تا میوه هایی چون موز و کیوی و پرتقال  تا تنقلاتی چون آجیل و پسته و تا مواد عذایی ای چون برنج و لبنیات و تا پوشاک و کفش!! بر این ها بیفزایید هزینه های سرسام آور تعمیرات لوازم خانگی ای چون یخچال و ماشین لباسشویی و آب گرمکن و شیرآلات که خود حکایت غم انگیز دیگری است. درناک تر از همه بروز بیماری هایی است که هر آن ممکن است یکی از شهروندان را گرفتار کند که دیگر آن وقت حساب شان با کرام الکاتبین است!!!

از آن روزی  که عده ای نادان از یک سو و کاسبان تحریم از سوی دیگر، تحریم ها را کاغذ پاره می پنداشتند و تا امروز که هنوز هم چنین افرادی در تقلا هستند که همین موضوع  نادرست و انحرافی  را القاء کنند،  همچنان جامعه و شهروندان گرفتار در پیامد های دردناک و تلخ تحریم ها هستند و هر روز و ساعت نیز بر درد و رنج شهروندان افزوده می شود. لذا این که مجلسیان  وزیر اقتصاد را استیضاح کنند یا فلان فرد را بخواهند از دولت برود و بهمان فرد بیاید همه اَش دست و پا زدن های سیاسیِ  بیهوده ای است که هیچ تغییری در این وضع اسف بار و دردناک نخواهد گذاشت. حالا دیگر بیشتر شهروندان به خوبی دریافته اند که چارۀ کار در جای دیگر است و تا اقدامی بنیادین،  اساسی و ساختاری صورت نگیرد دَر همچنان بر همان پاشنه خواهد چرخید و امید به بهبودی وضع فعلی نیز امیدی واهی و  از اساس باطل است.

محمدباقر تاج الدین

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*